بر من مباد بی تو …
بر من مباد بی تو آسمان
هنگام که سر به زیرت کردند
سقف اتاق سه در چهار
با نگاه تو
آسمانی را به سخره گرفت
و برگهای ریخته در حیاط کوچک
با دو درخت پیر
-یادگار ماندگان و رفتگان-
قدمگاه تو شد
بر من مباد بی تو آسمان
هنگام که دنیا واقعیتی کوچک شد
و اتاق سه در چهار
حقیقتی بزرگ…
بر من مباد…
۸ آذر ماه ۱۳۹۲
دیدگاه ها
اینجا طوبایی کاشته اند!
شاخه هایش ازقفس بیرون شده
گل می کند
شاخه ها را نشکنید
خانهء بلبل شده!
شاخ این طوبا جهان پرمی کند
گر ببرید و بشکنند
هریکی صددانه گندم می کند…
توان صبر کردن برای رودررویی با آنچه باید روی دهد .
برای مواجهه با آن چه روی می دهد .
شکیبیدن
گشاده بودن
تحمل کردن
آزاده بودن
به نام بی نام او….
در خلوت ما ساقی اگر نیست
رنت باده و جام می و مستی اگر نیست.
گوشه چشمی ز یار پنهان ز نظر ما را بس
وزش نسیمی از کوی نفسش ما را بس.
ای یار عزیزی ،به تپش های قلب منتظرانت قسم.
گرچه در غیبتی لیکن،دلخوش به ابیات سروشیم.
جان من قدم زن روزی یا شبی یاکه در خوابی.
به حوالی این دل سرگشته و حیران به دنبال چراغی
کاش کاری کنیم تکرار این دردنامه تکثیر درد است.