شبگیر الی النور مرا عجیب احتیاج ایوار شب شکن تو سرشار کرده است دایره ای مکرر از شب و روز من: کمان دست نیازم به قرب تو کمان گیسوی نازت به هجر من… ٢٣ مرداد ماه ١٣٩٣...
طلوع که می کردم خورشید زنده و پاینده بود غروب من روز هنوز به نیمه نرسیده بود تو تنها ستاره تابان زندگی منی خورشید! تنها ستاره جاودان من آن هنگام که بودم و می تابیدی آن هنگام که نبودم و می تابیدی… ۱۷ تیر ماه ۱۳۹۳...
تو که نیستی خواب ندارم همراه با ستارگان شب را می نوردم افق را می گردم شاید طلوع کنی سپید شود سپیده زند… نیستی و یک لحظه ام قرار نیست! تو که هستی خواب ندارم روز آمده است عصر بیداری است آسمان صاف است زمین شفاف، عشق جاری است می تابی و خواب را می...